چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که احساساتمان اهمیتی ندارد؟
همه ما در روابط خود به دنبال درک شدن و مورد توجه قرار گرفتن احساساتمان هستیم. اما گاهی اوقات، به دلایل مختلف، این نیاز اساسی برآورده نمیشود و احساس میکنیم که احساساتمان نادیده گرفته شده یا کماهمیت جلوه داده میشوند. این احساس میتواند بسیار دردناک و مخرب باشد و بر سلامت روان و کیفیت روابط ما تاثیر منفی بگذارد.
- ✳️
عدم همدلی:
طرف مقابل قادر به درک و سهیم شدن در احساسات شما نیست.
- ✳️
مشکلات ارتباطی:
شما نمیتوانید به طور واضح و موثر احساسات خود را بیان کنید. - ✳️
ترس از آسیبپذیری:
شما از ابراز احساسات خود میترسید، زیرا نگران قضاوت یا طرد شدن هستید. - ✳️
تجربیات گذشته:
تجربیات منفی قبلی در روابط باعث شده است که باور کنید احساسات شما مهم نیستند. - ✳️
اختلاف در سبکهای دلبستگی:
سبک دلبستگی شما و طرف مقابل با هم سازگار نیست. - ✳️
اولویتبندی نیازهای خود:
طرف مقابل به طور مداوم نیازهای خود را بر نیازهای شما اولویت میدهد. - ✳️
عدم اعتباردهی به احساسات:
طرف مقابل احساسات شما را بی اهمیت جلوه میدهد یا آنها را انکار میکند. - ✳️
گوش ندادن فعال:
طرف مقابل به حرفهای شما به دقت گوش نمیدهد و توجه کافی نشان نمیدهد. - ✳️
قطع کردن صحبت:
طرف مقابل قبل از اینکه شما صحبتهایتان را تمام کنید، حرفتان را قطع میکند. - ✳️
تغییر موضوع:
طرف مقابل وقتی شما درباره احساساتتان صحبت میکنید، موضوع را عوض میکند. - ✳️
عدم احترام به مرزها:
طرف مقابل به مرزهای عاطفی شما احترام نمیگذارد. - ✳️
انتقاد مداوم:
طرف مقابل به طور مداوم از شما انتقاد میکند و باعث میشود احساس ناامنی کنید. - ✳️
مقایسه با دیگران:
طرف مقابل شما را با دیگران مقایسه میکند و باعث میشود احساس کمبود کنید. - ✳️
بیتوجهی به نیازهای عاطفی:
طرف مقابل به نیازهای عاطفی شما توجه نمیکند و سعی در برآورده کردن آنها ندارد. - ✳️
بازیهای ذهنی:
طرف مقابل از بازیهای ذهنی برای کنترل شما استفاده میکند. - ✳️
گس لایتینگ (Gaslighting):
طرف مقابل واقعیت را تحریف میکند و باعث میشود شما به سلامت عقل خود شک کنید. - ✳️
رفتار منفعل-پرخاشگرانه:
طرف مقابل به جای ابراز مستقیم خشم خود، به صورت غیرمستقیم و با رفتارهای آزاردهنده آن را نشان میدهد. - ✳️
نبود صمیمیت عاطفی:
در رابطه صمیمیت عاطفی وجود ندارد و شما احساس تنهایی میکنید. - ✳️
فقدان حمایت:
طرف مقابل در زمانهای سخت از شما حمایت نمیکند. - ✳️
مشکلات سلامت روان:
ممکن است طرف مقابل مشکلات سلامت روان داشته باشد که بر نحوه تعامل او با شما تاثیر میگذارد. - ✳️
عدم مسئولیتپذیری:
طرف مقابل مسئولیت رفتارهای خود را نمیپذیرد و همیشه شما را مقصر میداند.
تلاش برای برقراری ارتباط موثرتر، تعیین مرزهای سالم، و در صورت نیاز، درخواست کمک حرفهای میتواند به شما در ایجاد روابطی سالمتر و رضایتبخشتر کمک کند.
1. عدم همدلی
شاید طرف مقابل شما فاقد همدلی باشد یا در ابراز آن ناتوان باشد. همدلی یعنی توانایی درک و سهیم شدن در احساسات دیگران. وقتی همدلی وجود ندارد، احساسات شما نادیده گرفته میشوند. این نادیده گرفته شدن میتواند ناامیدکننده و آسیبزا باشد. همدلی یک مهارت است که میتوان آن را آموخت و تقویت کرد. اگر طرف مقابل شما در این زمینه مشکل دارد، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشد. سعی کنید نیاز خود به همدلی را به وضوح بیان کنید.
2. الگوهای ارتباطی ناسالم
روابطی که الگوهای ارتباطی ناسالم دارند، اغلب باعث نادیده گرفته شدن احساسات میشوند. این الگوها میتواند شامل انتقاد مداوم، بیاحترامی، یا سکوت باشد. در چنین روابطی، افراد از ابراز احساسات خود میترسند. ترس از قضاوت یا واکنش منفی باعث میشود احساسات سرکوب شوند. شناسایی و اصلاح الگوهای ارتباطی ناسالم، گامی مهم در بهبود رابطه است. میتوانید به همراه شریک عاطفیتان به یک مشاور مراجعه کنید. تلاش برای برقراری ارتباط موثر و محترمانه میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.
3. سبک دلبستگی ناایمن
سبک دلبستگی ناایمن، که در دوران کودکی شکل میگیرد، میتواند بر روابط بزرگسالی تاثیر بگذارد. افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند، ممکن است در ابراز و دریافت احساسات مشکل داشته باشند. آنها ممکن است از صمیمیت بترسند یا نیازهای عاطفی خود را نادیده بگیرند. درک سبک دلبستگی خود و شریک عاطفیتان میتواند به بهبود رابطه کمک کند. مشاوره میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. تلاش برای ایجاد یک رابطه امن و مطمئن، کلیدی است. آگاهی از الگوهای رفتاری ناشی از سبک دلبستگی، میتواند به تغییر آنها کمک کند.
4. تمرکز بیش از حد بر خود
اگر طرف مقابل شما بیش از حد بر خود متمرکز باشد، ممکن است به احساسات شما توجه نکند. خودمحوری باعث میشود که فرد نتواند نیازهای دیگران را ببیند و درک کند. در چنین روابطی، احساسات شما به حاشیه رانده میشوند. سعی کنید به طور واضح و مستقیم نیازهای خود را بیان کنید. اگر طرف مقابل شما همچنان به خودمحوری ادامه میدهد، ممکن است نیاز به ارزیابی مجدد رابطه داشته باشید. گاهی اوقات تغییر رفتار دیگران غیرممکن است. مراقب سلامت روانی خود باشید و مرزهای سالمی تعیین کنید.
5. سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی است که به طور عمدی باعث آسیب رساندن به احساسات شما میشود. این رفتارها میتواند شامل تحقیر، تهدید، و دستکاری عاطفی باشد. اگر در یک رابطه سوء استفادهگرانه قرار دارید، به دنبال کمک حرفهای باشید. سوء استفاده عاطفی هرگز قابل قبول نیست. سلامت و امنیت شما اولویت دارد. با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنید. از حمایت دوستان و خانواده خود کمک بگیرید.
6. تفاوت در بیان احساسات
شاید شما و شریک عاطفیتان روشهای متفاوتی برای ابراز احساسات داشته باشید. این تفاوت میتواند باعث شود که احساسات شما نادیده گرفته شوند یا اشتباه تفسیر شوند. سعی کنید روشهای ابراز احساسات یکدیگر را درک کنید. با یکدیگر در مورد انتظارات خود صحبت کنید. یادگیری زبان عشق یکدیگر میتواند مفید باشد. احترام گذاشتن به تفاوتها، کلید یک رابطه سالم است. تلاش برای درک دیدگاه یکدیگر، میتواند سوء تفاهمها را کاهش دهد.
7. استرس و فشارهای زندگی
استرس و فشارهای زندگی میتوانند باعث شوند که افراد کمتر به احساسات یکدیگر توجه کنند. وقتی افراد تحت فشار هستند، ممکن است تمرکز کمتری بر روی روابط خود داشته باشند. با این حال، این نباید بهانهای برای نادیده گرفتن مداوم احساسات شما باشد. سعی کنید راههایی برای کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی خود پیدا کنید. با همسرتان در مورد فشارهایی که دارید صحبت کنید. در صورت نیاز، به دنبال کمک حرفهای باشید.
8. کمبود وقت و توجه
اگر وقت و توجه کافی به یکدیگر اختصاص ندهید، احساسات شما ممکن است نادیده گرفته شوند. روابط نیاز به زمان و تلاش دارند تا شکوفا شوند. برنامهریزی برای گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر ضروری است. در این زمان، باید تمام توجه خود را به شریک عاطفیتان معطوف کنید. گوشیهای خود را کنار بگذارید و به صحبتهای او گوش دهید. فعالیتهایی را انجام دهید که هر دو از آن لذت میبرید. سرمایهگذاری در رابطه، کلید حفظ آن است.
9. نادیده گرفتن مرزها
اگر مرزهای شما در رابطه نادیده گرفته شوند، احساسات شما نیز نادیده گرفته میشوند. مرزها، حد و حدودی هستند که برای حفظ سلامت روانی و عاطفی خود تعیین میکنید. اگر طرف مقابل شما به این مرزها احترام نگذارد، احساسات شما به حساب نمیآیند. یاد بگیرید که چگونه مرزهای خود را به طور قاطعانه و محترمانه بیان کنید. از حقوق خود دفاع کنید و اجازه ندهید کسی از شما سوء استفاده کند. مرزهای سالم، پایه و اساس یک رابطه سالم هستند. اگر مرزهای شما به طور مداوم نادیده گرفته میشوند، ممکن است نیاز به ارزیابی مجدد رابطه داشته باشید.
10. عدم شناخت ارزش خود
اگر خودتان برای احساسات خود ارزش قائل نباشید، دیگران نیز به آنها ارزش نخواهند گذاشت. اعتماد به نفس و خودباوری، کلید احترام گذاشتن دیگران به شما هستند. اگر فکر میکنید که احساسات شما مهم نیستند، دیگران نیز همین باور را خواهند داشت. روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کنید. به خودتان یادآوری کنید که شایسته احترام و محبت هستید. مراقب سلامت روانی خود باشید و به نیازهای خود توجه کنید. وقتی برای خودتان ارزش قائل باشید، دیگران نیز مجبور به انجام این کار خواهند شد.
11. گذشتهی آسیبزا
تجربههای آسیبزا در گذشته میتوانند باعث شوند که شما احساس کنید احساساتتان بیاهمیت هستند. این تجربهها میتوانند الگوهای رفتاری خاصی را در شما شکل دهند. ممکن است شما از ابراز احساسات خود بترسید یا فکر کنید که شایسته محبت نیستید. به خودتان زمان بدهید تا التیام یابید. از حمایت دوستان و خانواده خود کمک بگیرید. بدانید که شما تنها نیستید و میتوانید بر این چالش غلبه کنید.
12. انتظارات غیر واقعی
گاهی اوقات انتظارات غیر واقعی از روابط میتواند باعث شود که احساس کنید احساساتتان نادیده گرفته میشوند. هیچ رابطهای کامل نیست و همه افراد اشتباه میکنند. انتظار نداشته باشید که شریک عاطفیتان همیشه نیازهای شما را برآورده کند. واقعبینانه به رابطه خود نگاه کنید. بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید. تلاش برای بهبود رابطه به جای انتظار کمال، کلیدی است. با انتظارات معقول، از ناامیدی جلوگیری کنید.
13. عدم ابراز نیازها
اگر نیازهای خود را به طور واضح ابراز نکنید، طرف مقابل شما نمیتواند آنها را برآورده کند. انتظار نداشته باشید که دیگران ذهن شما را بخوانند. به طور مستقیم و با صداقت نیازهای خود را بیان کنید. از گفتن “نه” نترسید. حق دارید که نیازهای خود را داشته باشید. ابراز نیازها، گامی مهم در برقراری یک رابطه سالم است. بیان نیازها، نه تنها خودخواهانه نیست، بلکه ضروری است.
14. حسادت و رقابت
حسادت و رقابت در رابطه میتوانند باعث شوند که احساسات شما نادیده گرفته شوند. وقتی افراد حسود یا رقابتی هستند، به جای همدلی، به دنبال برتری هستند. در چنین روابطی، احساسات شما به عنوان یک تهدید دیده میشوند. بر روی تقویت اعتماد به نفس خود کار کنید. به دنبال راههایی برای حل مشکلات رابطه باشید. اگر حسادت و رقابت ادامه پیدا کند، ممکن است نیاز به کمک حرفهای داشته باشید. یک رابطه سالم، مبتنی بر همکاری و حمایت است، نه رقابت.
15. انکار احساسات
گاهی اوقات افراد احساسات خود را انکار میکنند، که باعث میشود احساسات دیگران را نیز نادیده بگیرند. این انکار میتواند ناشی از ترس، خجالت، یا ناتوانی در مواجهه با احساسات باشد. سعی کنید احساسات خود را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید. به خودتان اجازه دهید که احساسات خود را تجربه کنید. با یک دوست یا مشاور در مورد احساسات خود صحبت کنید. پذیرش احساسات، گامی مهم در بهبود سلامت روانی است. احساسات، بخشی طبیعی از زندگی هستند.
16. بیتفاوتی
بیتفاوتی، سم مهلکی برای روابط است. اگر طرف مقابل شما نسبت به احساسات شما بیتفاوت باشد، رابطه شما دچار مشکل خواهد شد. بیتفاوتی نشان دهنده عدم علاقه و احترام است. در چنین روابطی، احساسات شما به طور کامل نادیده گرفته میشوند. سعی کنید دلیل بیتفاوتی طرف مقابل خود را درک کنید. اگر بیتفاوتی ادامه پیدا کند، ممکن است نیاز به پایان دادن به رابطه داشته باشید. شما شایسته عشق و توجه هستید. در رابطهای که در آن احساس بیارزشی میکنید، نمانید.
17. مقایسه با دیگران
مقایسه کردن خود با دیگران یا مقایسه شریک عاطفی با دیگران، باعث میشود ارزش احساسات خود را نبینید. هر فرد و هر رابطهای منحصر به فرد است. مقایسه کردن، تنها باعث ناامیدی و نارضایتی میشود. بر روی نقاط قوت خود و رابطه خود تمرکز کنید. از داشتههای خود قدردانی کنید.
مقایسه کردن، دزد شادی است.
ارزش خود و رابطه خود را بدانید.
18. عدم حل تعارضها
اگر تعارضها در رابطه حل نشوند، میتوانند باعث شوند که احساسات شما نادیده گرفته شوند. تعارضها، بخشی طبیعی از روابط هستند. مهم این است که چگونه با آنها برخورد میکنید. یاد بگیرید که چگونه به طور سازنده تعارضها را حل کنید. به نظرات یکدیگر گوش دهید و سعی کنید به توافق برسید. عدم حل تعارض ها، باعث ایجاد حس بی اهمیتی می شود. حل تعارض ها، رابطه را قوی تر می کند.
19. مشکلات سلامت روان
مشکلات سلامت روان در هر دو طرف رابطه میتواند منجر به نادیده گرفته شدن احساسات شود. افسردگی، اضطراب، و سایر اختلالات روانی میتوانند بر نحوه ابراز و دریافت احساسات تاثیر بگذارند. اگر فکر میکنید که شما یا شریک عاطفیتان به مشکلات سلامت روان مبتلا هستید، به دنبال کمک حرفهای باشید. درمان میتواند به بهبود رابطه کمک کند. سلامت روان، اولویت دارد. از کمک گرفتن نترسید. حمایت و همدلی در این شرایط بسیار مهم است.
20. عدم بلوغ عاطفی
عدم بلوغ عاطفی میتواند باعث شود که فرد نتواند احساسات خود و دیگران را به درستی درک و مدیریت کند. افراد نابالغ عاطفی ممکن است از ابراز احساسات خود بترسند یا در همدلی با دیگران مشکل داشته باشند. این موضوع میتواند منجر به نادیده گرفته شدن احساسات در رابطه شود. مشاوره و درمان میتواند به افراد کمک کند تا بلوغ عاطفی خود را ارتقا دهند. تلاش برای درک و پذیرش احساسات، گامی مهم در این مسیر است. بلوغ عاطفی، پایه و اساس یک رابطه سالم و پایدار است. صبور باشید و به خود و دیگران فرصت دهید تا رشد کنند.
21. انتخاب نادرست شریک زندگی
گاهی اوقات، دلیل احساس بیاهمیتی احساسات شما، انتخاب نادرست شریک زندگی است. شاید شما و شریک عاطفیتان با یکدیگر سازگار نباشید. در این صورت، هر چقدر هم تلاش کنید، ممکن است نتوانید به رابطهای رضایتبخش دست پیدا کنید. به احساسات خود گوش دهید و ببینید آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر. گاهی اوقات، جدا شدن بهترین گزینه است. شما شایسته رابطهای هستید که در آن احساس ارزشمندی کنید. به دنبال رابطهای باشید که در آن بتوانید خودتان باشید. سلامت و شادی شما، اولویت دارد.







در کار با زوج ها بارها دیده ام که نادیده گرفتن احساسات ریشه در یک حلقه معیوب ارتباطی دارد. یکی از زوج ها تعریف می کرد که همسرش هنگام صحبت کردن مدام به صفحه موبایلش نگاه می کند. این رفتار ساده ولی مکرر به مرور باعث شده بود او فکر کند حرف ها و احساساتش ارزش شنیدن ندارند.
بعضی مواقع مشکل از جای دیگری آب می خورد. مردی می گفت همسرش همیشه منتظر می ماند تا او شروع کننده گفتگو باشد، اما خودش هرگز ابتکار عمل را به دست نمی گرفت. بعد از ماه ها تازه متوجه شدند این سکوت به خاطر ترس از قضاوت شدن است، نه بی علاقگی.
در یک مورد جالب، خانمی فکر می کرد شوهرش به احساساتش اهمیت نمی دهد تا اینکه فهمید او در خانواده ای بزرگ شده که ابراز عواطف نشانه ضعف بود. این زوج با تمرین های ساده ای مثل مکث کردن قبل از پاسخ دادن و تکرار حرف های همدیگر توانستند دیوار بی توجهی را خراب کنند.
یک راه حل عملی که معمولاً پیشنهاد می کنم این است: یک هفته آزمایشی تعیین کنید که در آن هرکدام باید روزانه سه بار احساس طرف مقابل را بدون قضاوت تایید کنید. مثلاً بگویند “متوجه شدم امروز از دست فلان موضوع ناراحت بودی” یا “می فهمم که این پیشنهاد تو را هیجان زده کرد”. این تمرین ساده می تواند معجزه کند.