سوتیهای آشپزی: وقتی آشپزخونه به میدون جنگ تبدیل میشه! (خلاصه تجربیات نینیسایتیها)
همه ما توی آشپزی یه جاهایی گند زدیم، قبول دارید؟ از شور شدن غذا گرفته تا منفجر شدن کیک، سوتیهای آشپزی بخشی جداییناپذیر از پروسه یادگیری و حتی بعضی وقتا، تفریح هستند. تو این پست، یه سری از باحالترین و خندهدارترین سوتیهایی که مامانای نینیسایتی تعریف کردن رو براتون جمع کردم. آمادهاید برای یه دل سیر خنده؟!
این سوتیها به هیچ وجه قصد ندارن شما رو دست بندازن، بلکه هدفشون اینه که نشون بدن همه اشتباه میکنن و مهم اینه که از اشتباهاتمون درس بگیریم و بهشون بخندیم!
- ✳️به جای شکر، نمک ریختم توی کیک! فکر کن چه طعمی شده بود!
- ✳️یه بار خمیر پیتزا رو گذاشتم کنار بخاری، انقدر پف کرد که کل آشپزخونه رو گرفت!
- ✳️یه بار میخواستم پیاز داغ درست کنم، حواسم پرت شد، کل پیازا تبدیل به ذغال شد!
- ✳️تا حالا شده ماکارونی رو به جای آبکش کردن، بریزید توی سینک ظرفشویی؟ من یه بار این کارو کردم!
- ✳️یه بار میخواستم سیب زمینی سرخ کنم، روغن داغ پاشید روی صورتم! خیلی درد داشت!
این تازه شروع ماجراست! بریم سراغ سوتیهای بعدی:
ادامه ماجرا. . .
- ✳️قالب کیک رو چرب نکردم و کیک چسبید ته قالب، رسما ترکید!
- ✳️به جای دارچین، فلفل قرمز ریختم توی شله زرد! طعمش غیرقابل وصف بود!
- ✳️یه بار میخواستم عدس پلو درست کنم، عدسها انقدر پختن که له شدن!
- ✳️ته دیگ سیب زمینی رو سوزوندم، انقدر سفت شده بود که نمیشد خورد!
- ✳️یه بار میخواستم مربا درست کنم، شکرک زد و خراب شد!
- ✳️آش رشته رو انقدر غلیظ کردم که قاشق توش وایمیستاد!
- ✳️به جای بکینگ پودر، جوش شیرین ریختم توی کیک!
- ✳️یه بار یادم رفت شعله گاز رو خاموش کنم، غذا سوخت و دود همه جا رو گرفت!
- ✳️موقع پوست کندن گوجه فرنگی با آب جوش، دستم سوخت!
- ✳️میخواستم ژله درست کنم، انقدر آب ریختم که شل شد!
- ✳️تخم مرغ رو شکستم تو غذا، گندیده بود!
- ✳️به جای زعفران، زردچوبه ریختم توی برنج!
- ✳️موقع سرخ کردن ماهی، روغن پاشید و سوختم!
- ✳️به جای آبلیمو، سرکه ریختم تو سالاد شیرازی!
- ✳️یه بار میخواستم مرغ شکم پر درست کنم، شکمش پاره شد!
- ✳️موقع خرد کردن پیاز، انقدر گریه کردم که صورتم قرمز شد!
- ✳️یه بار میخواستم سوپ درست کنم، انقدر رشته ریختم که مثل کلوخ شد!
- ✳️یادم رفت تو قابلمه آب بریزم، قابلمه سوخت!
- ✳️به جای آرد، پودر لباسشویی ریختم توی خمیر! (البته نخوردمش!)
- ✳️موقع سرخ کردن بادمجان، روغن پاشید و پرده روغنی درست شد!
- ✳️یه بار میخواستم سیر داغ درست کنم، سوزوندمش!
اینا فقط یه گوشه از سوتیهای آشپزی بود که تو نینیسایت مطرح شده بود. قطعا شما هم تجربههای مشابهی دارید!
خوشحال میشم شما هم سوتیهای خودتون رو با ما به اشتراک بذارید!
منتظر خوندن خاطرات خندهدارتون هستم!
سوتی های آشپزی: خلاصه تجربه ها در نی نی سایت
۱. شکر به جای نمک!
خیلی وقتها پیش میاد که قوطی شکر و نمک رو اشتباه میگیرم. یه بار توی قرمهسبزی به جای نمک شکر ریختم. قیافه همسرم دیدنی بود!بچه ها راهکار دارین که دیگه این اتفاق نیوفته؟مثلا میشه ظرفاشونو عوض کنم؟یه بنده خدایی میگفت بچسبون روشون!من که دیگه حس قرمه سبزی درست کردن ندارم. آشپزی خیلی سخته!خدا به داد آشپزهای حرفه ای برسه.
۲. ته دیگ سوخته و سیاه
اصلا نمیتونم ته دیگ درست کنم. همیشه میسوزه! چیکار کنم؟میگن باید شعله رو کم کرد. من کم هم میکنم باز میسوزه. شاید روغن زیاد میریزم؟یکی میگفت ماست بزن تهش. نمیدونم دیگه چیکار کنم. اصلا ته دیگ دوست ندارم!
۳. کیک خمیری
کیکم همیشه خمیری میشه. پف نمیکنه. مشکل از کجاست؟میگن باید تخم مرغ ها رو خوب بزنی. من میزنم ولی بازم نمیشه. شاید آردش خوب نیست؟بکینگ پودر هم میریزم. یعنی من هیچوقت نمیتونم یه کیک خوب درست کنم؟حداقل کاپ کیک هام خوب میشه.
۴. ماکارونی شفته
ماکارونی هام همیشه شفته میشه. چیکار باید بکنم که اینجوری نشه؟باید زودتر آبکش کنی. آبش باید کاملا بره. یه کم روغن هم بزن بهش. همه اینا رو رعایت میکنم ولی باز میشه. شاید نوع ماکارونی بده؟نمیدونم چیکار کنم.
۵. سوپ خیلی شور
یه بار توی سوپ انقدر نمک ریختم که شوهرم نتونست بخوره. آبروم رفت!میگن سیب زمینی بنداز توش نمکش رو میگیره. من امتحان کردم تاثیر نداشت. دیگه سوپ درست نمیکنم. به نظرم آشپزی خیلی استرس داره. همیشه میترسم یه کاری رو خراب کنم. ای کاش یه دستگاه بود غذاها رو اتوماتیک درست میکرد.
۶. سوزاندن سیر و پیاز
همیشه سیر و پیازم ته میگیره و میسوزه. چیکار کنم؟باید زودتر از روی حرارت برشون دارم. شعله رو کم کن. موقع تفت دادن مراقب باش. همه اینا رو میدونم ولی بازم میسوزه. یه بار انقدر سوخت که کل خونه بو گرفت. همسایه ها فکر کردن آتیش سوزی شده.
۷. یادم میره گاز رو خاموش کنم
چند بار شده غذا رو گذاشتم روی گاز و یادم رفته خاموش کنم. خدا رحم کرده!باید یه زنگ هشدار بذارم. یا یه یادداشت بچسبونم روی گاز. خیلی حواسم پرته. شاید باید برم دکتر. یعنی آلزایمر گرفتم؟نه بابا حتما خسته ام.
۸. اشتباه در مقدار مواد اولیه
همیشه مقدار مواد اولیه رو اشتباه میریزم. یه بار انقدر فلفل ریختم که کسی نتونست غذا رو بخوره. باید از پیمانه استفاده کنم. یا یه ترازو بخرم. چشمی میریزم همیشه خراب میشه. به نظرم باید یه دوره آشپزی برم. شاید اونجا یاد بگیرم. ولی وقت ندارم که برم دوره.
۹. فراموش کردن اضافه کردن ادویه
یه بار یادم رفت به خورشت ادویه بزنم. اصلا مزه نداشت!از این به بعد یادداشت میکنم. ادویه ها رو میذارم جلوی چشمم. اینجوری شاید یادم نره. ولی بازم ممکنه فراموش کنم. نمیدونم چیکار کنم دیگه. به نظرم باید همسرم کمکم کنه.
۱۰. افتادن غذا روی زمین
چند بار شده غذا از دستم افتاده روی زمین. خیلی ناراحت کننده است. باید با دقت بیشتری غذا رو حمل کنم. از سینی استفاده کنم. ولی بازم ممکنه بیفته. قانون پنج ثانیه رو رعایت میکنم. ولی بازم دلم نمیاد بخورم. حالم بد میشه.
۱۱. سرخ کردن بیش از حد مواد
همیشه مواد رو خیلی زیاد سرخ میکنم. میسوزه و تلخ میشه. باید کمتر سرخ کنم. شعله رو کم کنم. ولی بازم زیاد سرخ میشه. شاید روغن خیلی داغه؟نمیدونم چیکار کنم. فقط بلدم بسوزونم.
۱۲. نپختن کامل برنج
بعضی وقت ها برنج هام خوب نمی پزه و دون دون میشه. باید بیشتر خیس کنم. آب بیشتری بریزم. ولی بازم دون دون میشه. شاید جنس برنج خوب نیست؟نمیدونم دیگه. دلم میخواد یه برنج خوب درست کنم.
۱۳. بهرهگیری از مواد تاریخ گذشته
یه بار از یه کنسرو تاریخ گذشته استفاده کردم و مسموم شدم. از این به بعد تاریخ انقضا رو چک میکنم. مواد تاریخ گذشته رو دور میریزم. دیگه ریسک نمیکنم. خیلی ترسیدم. بیمارستان رفتم. خیلی بد بود.
۱۴. درست کردن غذای خیلی تند
یه بار انقدر فلفل توی غذا ریختم که شوهرم دهنش آتیش گرفت. باید کمتر فلفل بریزم. یا اصلا نریزم. شوهرم خیلی حساسه. دیگه فلفل نمیخره. میگه تو بلد نیستی استفاده کنی. حق داره.
۱۵. جا انداختن یکی از مواد اصلی
یه بار یادم رفت گوشت توی قیمه بریزم. فقط لپه و سیب زمینی بود!باید یه چک لیست داشته باشم. مواد لازم رو بنویسم. تا یادم نره. ولی بازم ممکنه جا بندازم. من خیلی فراموشکارم. باید یه فکری بکنم.
۱۶. خرد کردن نادرست مواد
یه بار انقدر بد پیاز خرد کردم که اشکم درومد و دیگه نتونستم ادامه بدم. باید یه دستگاه خرد کن بخرم. یا از عینک استفاده کنم. پیاز خیلی بده. ازش متنفرم. ولی توی غذا خیلی مهمه. نمیشه حذفش کرد.
۱۷. بهرهگیری از قابلمه نامناسب
یه بار توی یه قابلمه خیلی نازک غذا پختم و ته گرفت و سوخت. باید از قابلمه های ضخیم استفاده کنم. یا از چدن استفاده کنم. قابلمه های من خیلی قدیمیه. باید عوضشون کنم. ولی پول ندارم. هیچوقت درست نمیشه.
۱۸. اشتباه در دمای فر
یه بار انقدر دمای فر رو بالا گذاشتم که شیرینی هام سوخت و سیاه شد. باید دمای فر رو تنظیم کنم. از یه دماسنج فر استفاده کنم. فر من خیلی قدیمیه. دقیق نیست. باید یه فر جدید بخرم. ولی نمیتونم.
۱۹. درست کردن غذای خیلی شور
چند بار شده که غذا رو خیلی شور درست کردم و مجبور شدم دور بریزم. باید کم نمک بریزم. مزه کنم. ولی بازم شور میشه. شاید نمکدونم مشکل داره؟نمیدونم چیکار کنم. واقعا خسته شدم.
۲۰. افتادن مو توی غذا
چند بار شده که موهام توی غذا افتاده و حالم بد شده. باید موهام رو ببندم. از کلاه استفاده کنم. ولی بازم میفته. موهام خیلی میریزه. باید برم دکتر. شاید مشکل هورمونی دارم.
۲۱. سوختن دست و پا
چند بار شده که دست و پام رو سوزوندم موقع آشپزی. باید احتیاط کنم. از دستکش استفاده کنم. ولی بازم میسوزه. خیلی دست و پا چلفتی ام. همیشه یه جام درد میکنه. خسته شدم.
۲۲. درست کردن غذای خیلی بی مزه
چند بار شده که غذا رو خیلی بی مزه درست کردم و کسی نخورده. باید ادویه بیشتری بزنم. مزه کنم. ولی بازم بی مزه میشه. شاید حس چشاییم ضعیف شده؟نمیدونم چیکار کنم. کلا آشپزی رو کنار بذارم؟
۲۳. ریختن روغن روی لباس
همیشه موقع سرخ کردن روغن میپاشه روی لباسم. باید از پیشبند استفاده کنم. یا از لباس های قدیمی استفاده کنم. ولی بازم میریزه. لباس هام همش لکه داره. دیگه نمیدونم چیکار کنم. آشپزی خیلی کثیف کاری داره.
۲۴. درست کردن غذای اشتباه
یه بار به جای قرمه سبزی، قیمه درست کردم. خیلی خجالت کشیدم. باید دقت کنم. دستور غذا رو چک کنم. ولی بازم اشتباه میکنم. ذهنم خیلی درگیره. نمیتونم تمرکز کنم. باید یه فکری بکنم.
۲۵. ریختن مواد روی زمین
همیشه مواد از دستم میریزه روی زمین. خیلی کلافه میشم. باید با دقت بیشتری حمل کنم. از ظروف بزرگتر استفاده کنم. ولی بازم میریزه. خیلی دست و پا چلفتی ام. همیشه همه جا رو کثیف میکنم. واقعا عذاب آوره.
۲۶. فراموش کردن خرید مواد لازم
چند بار شده که یادم رفته مواد لازم رو بخرم و مجبور شدم غذای دیگه ای درست کنم. باید یه لیست خرید داشته باشم. قبل از رفتن به خرید چک کنم. ولی بازم یادم میره. خیلی فراموشکارم. باید یه دکتر برم. حتما یه مشکلی دارم.
۲۷. مخلوط کردن طعم های نامناسب
یه بار انقدر طعم های مختلف رو با هم مخلوط کردم که غذام خیلی بد مزه شد. باید دقت کنم. طعم ها رو بشناسم. ولی بازم اشتباه میکنم. سلیقه خوبی ندارم. نمیتونم تشخیص بدم. به نظرم باید یه دوره تست غذا برم!
داشتم فکر می کردم چقدر اشتباهات آشپزی می تونه آدم رو سر ذوق بیاره! من یه بار قاطی کردم موقع درست کردن سوپ. همزمان با ریختن رشته، تلفن زنگ خورد. وقتی برگشتم سوپم به جای مایع تبدیل شده بود به یه توده سفت. دیگه معلوم نبود سوپه یا خمیر بازی بچه ها!
مشکل ته دیگ برای منم همیشگی بوده. آخرین بار که خواستم ته دیگ بذارم، روغنش کم بود. نشستم کلی سیب زمینی پوست کندم و چیدم ته قابلمه. وقتی در رو برداشتم، ته دیگم با قابلمه یکی شده بود. باید می شستم قابلمه رو ببرم تو بشقاب!
یه چیز جالب که تو پست نبود اینه که بعضی وقتا حجم مواد اشتباه از آب در میاد. من شنبه پیش سه برابر حد معمول برنج پختم. نمیدونم چی شد اما انگار تو خواب بودم. آخرش سه روز پشت سر هم مجبور شدیم با برنج های اضافه عدسی بخوریم.
درباره سوختن پیاز و سیر، یه تکنیک یاد گرفتم. کافیه وقتی دارن تفت می دن زیرش رو گه گاه با آب سرد هوله کنی. اینطوری هم نمی سوزه هم رنگش بهتر می شه. اما اعتراف می کنم نصف وقت ها یادم میره این کار رو بکنم و باز هم پیازم سیاه می شه!
سوتی شیرین من این بود که می خواستم کیک شکلاتی درست کنم. همه چی آماده بود تا اینکه فهمیدم کاکائو ندارم. با خودم گفتم هیچی، پودرنسکافه می ریزیم! کیکم شد تلخ تر از روزهای بعد از کنکور. حیوان خانگی هم از خوردنش خودداری کرد!